مقاله حاضر مسائل مربوط به بودجه و بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد در این راستا ابتداکلیاتی در خصوص بودجه، نظیر تعاریف بودجه، سیر تکوین بودجه، ضررورت و اهمیت بودجه، ارائه وسپس روند بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی از مرحله تهیه و تنظیم، تا مرحله نظارت و کنترل بر بودجه مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه نیزکاستی های ن
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 92
فرمت فایل doc
حجم فایل 47 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
فرآیند بودجه و برنامه ریزی در سازمان تامین اجتماعی

فروشنده فایل

کد کاربری 366
کاربر

فرآیند بودجه و برنامه ریزی در سازمان تامین اجتماعی

استاد مربوطه

تهیه کننده

بهار 94

فهرست مطالب

چکیده

مقدمه

بخش اول

بیان مسئله

اهداف تحقیق

ضرورت تحقیق

روش تحقیق

تاریخچه تأمین اجتماعی

بخش دوم

مرحله اول تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه

مرحله دوم تصویب بودجه

مرحله سوم اجرای بودجه

مرحله چهارم نظارت و کنترل بودجه

نتیجه گیری

منابع و ماخذ

چکیده:

مقاله حاضر مسائل مربوط به بودجه و بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا ابتداکلیاتی در خصوص بودجه، نظیر: تعاریف بودجه، سیر تکوین بودجه، ضررورت و اهمیت بودجه، ارائه وسپس روند بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی از مرحله تهیه و تنظیم، تا مرحله نظارت و کنترل بر بودجه مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه نیزکاستی های نظام فعلی بودجه ریزی سازمان مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس در این مقاله مسائل مربوط به بودجه و بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظورمطالب این مقاله در دو بخش جداگانه تهیه شده است. دربخش اول مقاله، کلیاتی در خصوص بودجه و بودجه ریزی و نقش و اهمیت ان در سازمان ها، تعریف مسئله، اهداف تحقیق، روش تحقیق، ارائه خواهد شد. در بخش دوم، فرآیند بودجه و بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.

کلمات کلیدی: بودجه، بودجه ریزی، نظام بودجه، کنترل بودجه، ضرورت بودجه

مقدمه:

کمیابی موضوعی است که از آغاز حیات بشری همراه آن بوده است. انسان در طول زندگی خود همواره آمال و آرزوهای مختلفی داشته است اما محدودیت منابع آنها را مجبور کرده که تنها قادر به پاسخگوئی تعداد محدودی از آنها باشد و از این رو همواره مجبور به انتخاب بهینه بین اهداف خود بوده است. چنین امری در خصوص بنگاههای اقتصادی و نیز دولت ها مصداق دارد.به این معنا که شرکت ها و دولتها مجبور بوده اند بین اهداف و سیاستهای متنوع خود، متناسب با محدودیت منابع خود تنها نسبت به عملی کردن تعداد محدودی از آنها اقدام کند. بر این اساس از همان آغاز حیات بشری، استفاده بهینه از منابع، مد نظر بوده است. چرا که منابع کمیابند و ضرورت ئارئ این منابع کمیاب به نحو احسن اداره شوند. همانطور که یک خانوار باید بین درآمدها و هزینه های خود تعادل ایجاد کند، دولت یا هر بنگاه اقتصادی نیز ملزم به دخل و خرج خود می باشد. لذا علم اقتصاد به منظور اداره منابع محدود بوجود آمده بنحویکه در تعاریف اولیه ای که از اقتصاد بعمل می آید، اقتصاد را علم تخصیص منابع محدود بین اهداف رقابتی دانسته اند و بودجه را نیز ابزار تحقق این هدف در سازمان ها و دولتها برشمرده اند. در این دیدگاه بودجه بصورت تبدیل منابع مالی به اهداف انسانی تعریف می شود.

کمیابی منابع مالی یک محدودیت اصلی در سازمان ها می باشد. صرف نظر از موقعیت مالی سازمان ها، هیچ سازمانی از مقایسه بین اهداف و انتخاب بین انها گریزی نیست. در مواجهه با این منابع کمیاب، توجه مداوم به برنامه ریزی و تخصیص منابع ضرورت تام دارد که بودجه و بودجه ریزی ابزار تحقق این اهداف در سازمان ها است.

بودجه شاهرگ حیاتی هر سازمانی می باشد, زیرا سازمانها تمام فعالیتهای مالی خود, اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینه ها برای اجرای برنامه های متعدد و متنوع خود را در چارچوب قانون بودجه انجام می دهد. بنابراین بودجه آئینه تمام نمای همه برنامه ها و فعالیتهای سازمان بوده و نقش بسیار مهم و حیاتی در توسعه سازمانها ایفا می کند.

خوشبختانه طی سالهای اخیر در سازمان تامین اجتماعی, بدلایل متعدد از جمله گستردگی حجم فعالیتهای سازمان در سطح کشور, نزدیکی به نقطه سربه سری منابع و مصارف و... لزوم به برنامه ریزی در سطح سازمان احساس شده است و برنامه ریزی بعنوان یکی از اولویتهای اساسی سازمان مطرح شده است. بنحویکه همزمان با آغاز برنامه چهارم توسعه اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی کشور(1388-1384) مقدمات اجرای برنامه ریزی استراتژیک (بعنوان یک برنامه بلند مدت) و برنامه پنچ ساله سازمان(بعنوان یک برنامه میان مدت) فراهم شده است. در این میان بودجه به عنوان آئینه تمام نمای برنامه ها و عملیات سازمان، نقش مهمی را در این زمینه (تحقق اهداف و استراتژی های برنامه) بر عهده خواهد داشت. از سوی دیگر طی این سال ها، سازمان تامین اجتماعی پس از گذشت بیش از 50 سال از حیات آن، نظیر هر صندوق بیمه ای، به نقطه سربه سری منابع و مصارف خود نزدیک شده است که از الزامات مواجهه با این مشکل، برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع و مصارف ( که ابزار تحقق آن بودجه و بودجه ریزی است) می باشد.

با این اوصاف می توان گفت در این برهه از دوران حیات سازمان، توجه به بودجه و بودجه ریزی بیش از هر دوران دیگر در سازمان احساس می شود.

بخش اول

1) کلیاتی در خصوص بودجه

در این بخش کلیاتی در خصوص بودجه نظیر واژه بودجه، تعریف بودجه، سیر تکوین بودجه، و اهمیت و ضرورت بودجه به طور خلاصه ارائه خواهد شد تا خوانندگان محترم با مسائل مربوط به کلیات آشنائی پیدا کنند.

1-1) واژه بودجه:

واژه بوژت (Beget) یک واژه فرانسه قدیم است و به کیف چرم اطلاق می‌شده است که وجوه نقد را در آن نگهداری می کردند. بدین جهت ابتدا کیف چرمی که محتوی صورت مخارج و درآمدهای دولت انگلیس بوده و وزیر دارائی انگلیس آن را با خود به پارلمان می آورده و صورتهای مخارج و درآمدهای مملکتی را از کیف خارج کرده و برای تصویب به پارلمان عرضه می داشته است در انگلیس Budget نامیده می شد. به تدریج معنی اصطلاح بودجه از خود کیف, تبدیل به محتویات آن شد.

بعدا که به تدریج صورتهای مزبور در یک صورت واحد گنجانده شده است, این صورت بنام ”باجت“ در انگلیسی و بودجه در فرانسه نامیده شده و در سایر زبانها نیز همین کلمه بکار برده شد. قبل از انقلاب مشروطه چنین واژه ای در زبان فارسی به کار نمی رفته است و پس از آن چون قانون اساسی ایران بیشتر از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه ترجمه و اقتباس شده این واژه نیز همراه قوانین مالی فرانسه ترجمه و وارد قانون محاسبات عمومی ایران و زبان فرانسه گشته است.

2-1) تعاریف بودجه:

دیدگاهها, نظریه ها و تعاریف مختلفی در خصوص بودجه ارائه شده است. این تعاریف نیز متاثر از نظریه های اقتصادی در مورد دولت بوده است و دیدگاههای موجود در زمینه دولت نیز تحت تاثیر شرایط متفاوت سیاسی, اقتصادی و فرهنگی بوده است. در یک بررسی کلی می توان گفت نظام بودجه بندی به عنوان یک ابزار مهم و حساس برنامه ریزی به موازات رشد و توسعه دولت و جامعه, مراحل و تحولات مهمی را پشت سر گذاشته و امروزه بصورت یک نظام پیچیده فنی و مالی درآمده است. این نظام در آغاز پیدایش خود به علت محدودیت حوزه فعالیت دولت و به علت نگرش منفی جامعه نسبت به فعالیتهای دولت, عمدتاً یک ابزار سیاسی بوده و از دهه سوم قرن میلادی به علت رواج اقتصاد کینزی که دولت را به مداخله در فعالیت اقتصادی و سرمایه‌گذاری اجتماعی تشویق و ترغیب می‌نمود, بودجه دولتی به عنوان ابزار اقتصادی و مالی, علاوه بر نقش های سیاسی, نقش‌های اقتصادی و مالی را نیز بر عهده گرفت و بالاخره با گسترش فعالیتهای دولتی در همه جنبه های زندگی و بزرگتر و پیچدیده تر شدن سازمانهای دولتی و پیشرفت روش‌های مدیریت و برنامه ریزی و ظهور تکنولوژی اطلاعاتی امروزه, نظام بودجه بندی یک سیستم پیچیده ای از طرحها و برنامه هاست و بودجه علاوه بر نقش های سیاسی و اقتصادی, نقش حساس و مهم برنامه‌ریزی را نیز عهده دار شده است و امروزه بودجه منعکس کننده انواع برنامه‌ریزیهای سیاسی, اجتماعی و فرهنگی جامعه است. از طرفی چون مسلم شده که توسعه امری یک بعدی نبوده و توسعه اقتصادی می تواند به توسعه اجتماعی و فرهنگی بیانجامد, مهمترین عامل در وقوع این امور, گزینش درست اهداف, استراتژی ها و نهایتاً رسالت های سیستم برنامه ها وطرحهای بودجه است.

بر این اساس در میان انواع تعاریفی که از بودجه به عمل آمده سه دسته عمده را می توان تشخیص داد:

الف- تعاریفی که بر جنبه سیاسی بودجه تاکید می ورزند.

ب- تعاریفی که بر جنبه های اقتصادی و مالی تاکید می ورزند.

ج- تعاریفی که بر جنبه های برنامه ای و مدیریت بودجه تاکید می ورزند.

3-1) سیر تکوین بودجه:

مفهوم بودجه همگام با تکامل دولت ها و پیچیده تر شدن وظایف دولت, تغییر و تکامل یافته است. این تکامل را می توان به چهار مرحله متمایز تقسیم کرد. در مرحله اول که تقریباً از 1920 تا 1935 می باشد, تاکید عمده روی ایجاد یک سیستم با کفایت برای کنترل هزینه‌ها بود و حسابداری هزینه ها و پیوند بین حسابداری و بودجه مطرح بود. مرحله دوم که در توسعه بودجه عملیاتی خود را نشان می دهد, استفاده از بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی بود و خود را در اصلاح ساختار مناسب, بهبود مدیریت و برنامه های اندازه‌گیری کارظاهر ساخت و بر بودجه ای تاکید داشت که کار و فعالیتهای سازمان را اندازه بگیرد.

مرحله سوم با پیوند دادن بودجه و برنامه به عنوان معیاری برای تجزیه و تحلیل رفاه اقتصادی آغاز شد و روی پیشرفتهائی که در تکنولوژیهای تصمیم گیری و اطلاعاتی رخ داده بود تمرکز داشت.

مرحله چهارم بواسطه پیچیدگی محیط سازمانها بوجود آمده و باعث استفاده از بودجه بر مبنای صفر به عنوان ابزاری برنامه ریزی راهبردی (استراتژیک) گردیده است. بر این اساس سیر تکوین بودجه را می توان به شرح ذیل برشمرد:

الف- بودجه به عنوان ابزار کنترل

ب- بودجه به عنوان ابزار برنامه ریزی

ج- بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی

د- بودجه به عنوان ابزار راهبردی(استراتژیک)

4-1) ضرورت بودجه و بودجه ریزی:

بودجه بندی را ”فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود“ می دانند . مجموع کوشش هائی که صرف تدوین و تخصیص منابع می شود به منظور”حداکثر استفاده“ از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمی نمایند و به اصطلاح اقتصادی”کمیاب“ هستند. بنابراین در راه رسیدن به ”اهداف مطلوب“ ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گردد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت که با حداقل هزینه, حداکثر استفاده به عمل آمده است.

تضاد و برخورد این دو واقعیت یعنی نامحدود بودن نیازها و محدود بودن منابع, انسان متفکر و اندیشمند را به چنین نتیجه گیری می رساند که از منابع محدود باید برای رفع نیازهای نامحدود آنچنان یاری گرفت که ”حد متناسب“ رضایت به دست آید، و این نخستین تصور بودجه است و ضرورت بودجه نویسی نیز از همین مسئله ناشی می شود.

5-1- اهمیت بودجه:

بودجه بندی اهداف و کاربردهای مختلفی در تنظیم, تصویب, اجرا و کنترل سیاستهای دولت و سازمانها دارد. در مرحله اول, بودجه چارچوبی را برای تنظیم سیاستهای دولت و سازمانها فراهم می کند و فعالیتهای مختلف برای رسیدن به اهداف توسعه و تقسیم این فعالیتها بین مجریان فعالیتها تعیین می شود. در مرحله تصویب, بودجه وسیله کنترل قانونی است. در مرحله اجرا, بودجه بندی راهنمای مدیران در اجرای سیاستهای تدوین شده است و در نهایت بودجه بندی مهم ترین ابزار کنترل و نظارت بر عملکرد دولت و سازمانها محسوب می شود. بنابراین اهداف و مقاصد بودجه بندی را در سطح کلان(دولت) که قابل تصمیم به سطوح سازمانی نیز می باشد, را می توان به شرح ذیل بیان کرد:

الف- بودجه وسیله ای برای تدوین و تنظیم برنامه های دولت و سازمانها است.

ب- بودجه وسیله تحصیل مجوز قانونی برای فعالیتهای دولتها و سازمانها است.

ج- بودجه راهنمای اجرای سیاستهای دولتی و سازمانها است:

د- بودجه قوی ترین وسیله کنترل قوه مجریه توسط قوه مقننه و وسیله آگاهی و اطمینان مردم از مصرف صحیح و قانونی منابع و وجوه عمومی است.

بیان مسئله

بر اساس مطالب ارائه شده در خصوص اهمیت وضرورت بودجه در سطح کلان کشوری و نیز سارمانهای دولتی و غیر دولتی نظیر سازمان تامین اجتماعی ، و نیز آغار فرآیند نظام برنامه ریزی در سطح سازمان در غالب برنامه های استراتژیک و برنامه های پنج ساله سازمان و ارتباط نزدیک برنامه وبودجه با یکدیگر و شکل گیری خدمات سازمان در سطح مناطقی که باعث شده عمده منابع و مصارف سازمان در سطح منابع صورت گیرد. همگی باعث شده که بررسی نظام بودجه ریزی سازمان در سطح مناطق، از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.

براساس نظام فعلی بودجه ریزی سازمان تامین اجتماعی، فعالیت های مربوط به تهیه وتنظیم بودجه، از اوایل شش ماه دوم سال قبل شروع می شود. برای این منظور در ابتدا در ستاد مرکزی سازمان، ضوابط و دستور العمل های تهیه وتنظیم بودجه که در بر گیرنده فرمها و ضوابط تهیه وتدوین آیتمهای مختلف بودجه ای (منابع ومصارف) می باشد تهیه و پس از تصویب در ستاد برنامه وبودجه سازمان، برای تهیه وتدوین بودجه های استانی به ادارات کل و مدیریت های درمان ارسال می شود. ادارات کل و مدیریت های درمان نیز بر اساس فرمها وضوابط تعیین شده در دستوالعمل و نیز برنامه های مورد نظر خود در سال آتی، اقدام به تهیه وتنظیم بودجه پیشنهادی خود می کند. بودجه پیشنهادی استان ، پس از بررسی های اولیه در اداره کل بودجه و تشکیلات و جرح و تعدیل های لازم در جلسه دفاع بودجه به تصویب می رسد که از آن بعنوان بودجه مصوب استان یاد میشود .

بودجه مصوب برای عملیاتی شدن قبل از شروع سال مالی به استانها ابلاغ میشود. آنچه در پایان سال مالی اتفاق می افتد، بودجه عملکردی نام دارد که معمولا از لحاظ آماری با بودجه پیشنهادی مصوب متفاوت می باشد .

در این تحقیق تلاش می شود که دلایل انحراف بودجه عملکردی از بودجه پیشنهادی و مصوب استانها مورد بررسی قرار گیرد.

اهداف تحقیق

هدف این تحقیق بررسی فرآیند بودجه سازمان تامین اجتماعی و بیان عوامل انحراف بودجه عملکرد ی از بودجه پیشنهادی و مصوب استان در بخش منابع و مصارف و ارائه راهکار مناسب برای از بین بردن این انحرافات می باشد.

ضرورت تحقیق

بودجه تبلور برنامه یکساله هر سازمان می باشد. بنابراین هرچه بودجه دقیق تر ومناسب با نیازها و شرایط باشد، اجرای برنامه سالانه نیز سهل تر و امکان پذیر تر می شود . طی سالهای اخیر بدلیل عدم تناسب بودجه مصوب استان با نیازهای واقعی آنها در برخی موارد هزینه ای، اجرای برنامه های استانی در سطح ادارات کل و مدیریت درمان با مشکل مواجه شده که این امر در برخی موارد، حتی منجر به حذف آن برنامه کاری از دستور کار استانها شده است. حتی در برخی موارد (نظیر تعهدات قانئنی وبیمه بیکاری) این امر منجر به ارائه چهرهای نامناسب از سازمان در سطح جامعه شده که این موضوع زیبنده سازمانی با این قدمت و گستردگی فعالیت نمی باشد. از این رو شناسایی دلایل انحراف از بودجه مصوب وتلاش برای رفع این انحرافات کمک شایان به برنامه ریزی دقیقتر استانها ونیز کاهش مشکلات بعدی آنها در طول سال مالی خواهد کرد. این موضوع با آغاز فعالیت های مربوط به اجرای برنامه استراتژیک و برنامه پنج ساله سازمان اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد .

روش تحقیق

در این پروژه از روش کتابخانه ای در خصوص بودجه ومراحل آن استفاده شده و برای کاملتر شدن آن از برخی سایت ها الهام گرفته شده و برخی مطالب هم به کمک یکی از کارمندان سازمان تامین اجتماعی گرد آوری شده تا این مقاله به صورت فعلی درآمده است

پرسش ها و فرضیات تحقیق

از لحاظ آماری بین بودجه پیشنهادی و مصوب و عملکرد استان انحرافاتی وجود دارد؟

دلایل انحراف بودجه چیست؟

فرآیند بودجه در سازمان تامین اجتماعی چگونه است؟

تهیه و تدوین بخشنامه بودجه و دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه بر عهده چه واحدی است؟

تاریخچه تأمین اجتماعی

سابقه تأمین اجتماعی در ایران به تصویب اولین قانون استخدامی کشوری در سال ۱۳۰۱ باز می گردد که طی آن، نظامی برای بازنشستگی به وجود آمد. در این قانون، سه اصل تأمین اجتماعی که عبارت بودند از فراهم نمودن “حقوق و تأمین خاص” برای کسانی که پس از خدمت، توانایی فعالیت خود را از دست می دهند، “مقرری خاص” برای کسانی که به علت حادثه ای، علیل و از کار افتاده شوند و “حمایت کارفرمایان” از خانواده هر مستخدم که فوت شود، به چشم می خورد.

تشکیل وزارت رفاه اجتماعی، تحول دیگری بود که در سال ۱۳۵۳ روی داد. این وزارتخانه، تقریبا تمامی امور مربوط به بیمه درمان و رفاه اقشار مختلف جامعه را تحت پوشش خود قرار داد. در این میان، تصویب “قانون تأمین اجتماعی” در تیرماه ۱۳۵۴ و تشکیل “سازمان تأمین اجتماعی” را می توان آغازگر تحولی نو در نظام تأمین اجتماعی کشور دانست. در سال ۱۳۵۵ با تصویب قانونی که منجر به انحلال وزارت رفاه و تشکیل وزارت بهداری و بهزیستی شد، سازمان تأمین اجتماعی به “صندوق تأمین اجتماعی” تغییر نام داد و تعهدات و امکانات درمانی آن به وزارت بهداری و بهزیستی محول شد. اما این تغییر، چندان دوام نیاورد و با تصویب لایحه ای در شورای انقلاب در سال ۱۳۵۸، سازمان تأمین اجتماعی دوباره احیا گردید.

بعد از انقلاب

با وقوع انقلاب اسلامی و تغییر قانون اساسی، مبحث “تأمین اجتماعی” به طور صریح به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راه یافت. در اصل ۲۹ این قانون آمده است: “برخورداری از تأمین اجتماعی برای بازنشستگی، بیکاری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، حوادث و سوانح و نیاز به مراقبت های بهداشتی و درمانی به صورت بیمه ای و غیربیمه ای، حقی است همگانی و دولت موظف است خدمات و حمایت های فوق را برای یکایک افراد فراهم نماید.

در همین راستا، در برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲)، دو دیدگاه بیمه ای (اشاره به مشارکت مردم) و دیدگاه حمایتی (اشاره به وظیفه دولت) مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۶۷ قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان به تصویب رسید که با کاهش سن و سابقه موردنیاز برای بازنشستگی، فشار مالی بسیار سنگینی را به صندوق تأمین اجتماعی وارد کرد. در سال ۱۳۶۸ با تصویب قانونی، ارایه تعهدات درمانی و اداره امور مراکز درمانی سازمان تأمین اجتماعی از وزارت بهداشت، منتزع و به سازمان تأمین اجتماعی واگذار شد. در برنامه دوم (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۸)، نگاه جامع تری به مقوله تأمین اجتماعی وجود داشت.

بخش دوم

2) بررسی فرآیند بودجه و بودجه نویسی در سازمان تامین اجتماعی:

بحث بودجه در سازمان تامین اجتماعی, نظیر هر سازمان اقتصادی دیگر, از بدو تشکیل آن مطرح بوده است. اما در سازمان تامین اجتماعی, پیچیدگی کارکردهای آن, از لحاظ حجم و نوع وظایف باعث شده که بودجه بندی این سازمان, از لحاظ ماهیتی با پیچیدگی خاص روبه رو باشد, بنحویکه می توان گفت این پیچیده گی باعث شده که بودجه و بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی, تا حـدودی با بودجه و بودجه ریزی دولتی و شرکتی, متفاوت باشد.

1-2- مراحل تهیه بودجه در سازمان تامین اجتماعی

مراحل بودجه در سازمان تامین اجتماعی از چهارمرحله تشکیل می شود که در مجموع این چهارمرحله را دور بودجه ای یا سیکل بودجه ای نیز می نامند. این چهارمرحله عبارتند از:

مرحله اول: تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه(بودجه پیشنهادی)

مرحله دوم: تصویب بودجه(بودجه مصوب)

مرحله سوم: اجرای بودجه(بودجه تخصیصی)

مرحله چهارم: نظارت و کنترل بودجه(تفریغ بودجه)

مرحله اول تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه:

این مرحله شامل کلیه عملیات مربوط به تهیه, ارزیابی, طبقه بندی و تنظیم اطلاعات بودجه ای می باشد. در این مرحله, هر ساله ستادی به نام ستاد برنامه و بودجه در سازمان تشکیل می شود, این ستاد علاوه بر آنکه اهداف, سیاستها و برنامه های اجرائی سازمان را بر حسب بخشهای مختلف بررسی,‌تصحیح و تلفـیق می نماید, بودجه پیشنهادی و احدهای اجرائی (ادارات کل اعم از ستادی و اجرائی) را نیز مورد رسیدگی قرار می دهد. بودجه پیشنهادی ستاد برنامه و بودجه پس از تائید توسط هیات مدیره برای تصویب نهائی به شورای عالی سازمان فرستاده می شود. طبق ماده 20 اساسنامه سازمان, هیات مدیره مکلف است تا اول دی ماه هر سال, بودجه کل سازمان را برای تصویب به شورایعالی تقدیم نماید.

مرحله دوم تصویب بودجه:

منظور ازاین مرحله تصویب بودجه پیشنهادی هیات مدیره توسط شورای عالی سازمان می باشد. تصویب بودجه به مفهوم تائید و تجویز برنامه های مالی هیات مدیره به وسیله شورایعالی است. در این مرحله, بودجه ای که هیات مدیره پیشنهاد نموده است قبل از شروع سال مالی اجرای بودجه, به صورت قانون در می آید و جهت اجرا به هیات مدیره و واحدهای اجرائی ابلاغ می گردد.

در سازمان تامین اجتماعی, بودجه پیشنهادی هیات مدیره, بعد از تقدیم به شورایعالی, جهت رسیدگی به کمیته های تخصصی مربوطه ارجاع می شود. شورای عالی سازمان پس از ارائه نظرات و پیشنهادات کمیته های تخصصی, بودجه سازمان را با تعدیلاتی به تصویب می رساند. نکته مهم در این مرحله این است که هدف, تصویب اعداد و ارقام نیست بلکه منظور اصلی, رسیدگی به سیاستها و برنامه های هیات مدیره می باشد که با توجیهات اقتصادی, اجتماعی و... همراه می باشد و به صورت اعداد و ارقام تجلی یافته است.

مرحله سوم اجرای بودجه:

اجرای بودجه کلیه مراحلی را شامل می شود که جهت وصول درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار ازیک طرف و مصرف اعتبارات پیش بینی شده و مصوب از طرف دیگر به مورد اجرا گذاشته می شوند. این مرحله شامل ابلاغ بودجه, تخصیص بودجه و مصرف اعتبارات می باشد. در مرحله مصرف اعتبارات مخارج سازمان به مرحله عمل در می آید. مرحله مصرف اعتبارات خود شامل مراحل تفضیلی تامین اعتبار, عملکرد (تعهد) و دستور پرداخت می باشد.

مرحله چهارم نظارت و کنترل بودجه:

نظارت بر بودجه به معنی کنترل مالی و قانونی نحوه اجرای بودجه مصوب و ارزیابی نتایج حاصل از اجرای بودجه است. در حال حاضر وظیفه نظارت و کنترل بودجه سازمان را اداره کل بودجه و تشکیلات برعهده دارد.

اما هر ساله برای تهیه و تنظیم بودجه سالانه سازمان, CPM یا برنامه زمانبندی تهیه و تنظیم بودجه توسط ستاد مرکزی تهیه و بر اساس این برنامه زمانبندی, جزئیات مراحل اول و دوم و تهیه بودجه که همان تهیه, تنظیم, پیشنهاد و تصویب بودجه می باشد, با جزئیات آن مشخص می شود. بر اساس CPM تنظیم شده, مراحل مختلف تهیه و تنظیم و تصویب بودجه, همراه با واحدهای ستادی و اجرائی متولی هر یک از مراحل, به ریز مشخص می شود. در یک تقسیم بندی کلی جزئیات CPM یا مراحل تهیه, تنظیم و تصویب بودجه سالانه سازمان را می توان به چندین قسمت مجزا و به شرح ذیل تقسیم کرد:

1- بررسی چشم انداز پیش روی سازمان در سال مالی مورد نظر و تهیه و تدوین راهبردها و خط مشی های سازمان:

گام اول تهیه و تنظیم بودجه سالیانه سازمان, بررسی چشم انداز پیش روی سازمان از ابعاد درون و برون سازمانی و تدوین راهبردها و خط مشی های سازمان بر اساس این چشم انداز می باشد. در این مرحله, سازمان پیش بینی می کند که در سال مالی مورد نظر, با چه مسائل و موضوعات درون و برون سازمانی و از لحاظ متغیرهای اثرگذار بر عملکرد سازمان مواجه می باشد. این پیش بینی کمک شایانی به ترسیم فعالیتهای سازمان در سال مالی مورد نظر خواهد داشت.

2- پیش بینی و تصویب منابع و مصارف و نرمهای کلان سازمان(بر اساس مفاد بند قبل), تهیه و تدوین بخشنامه بودجه و دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه بر اساس آن و ابلاغ آن به واحدها ذیربط:

پس از تصویب راهبردها و خط مشی های کلان سازمان در ستاد برنامه و بودجه, کمیته های تخصصی به تهیه و تنظیم اهداف و سیاستهای بخشی در چارچوب راهبردها و خط‌مشی های کلان سازمان می پردازند. محصول نهائی کمیته های تخصصی, پیش‌بینی منابع و مصارف و نرمهای کلان سازمان می باشد که پس از بحث و بررسی در ستاد برنامه و بودجه, به تصویب می رسد. این برآوردها چارچوبی را برای تجزیه و تحلیل ارقام پیشنهادی ادارات کل بیمه ای و مدیریتهای درمان استان, شرکتهای وابسته به سازمان و واحدهای ستادی بدست می دهد. همزمان تهیه فرمهای برنامه های اجرایی توسط اداره کل بودجه و تشکیلات و تائید آن در ستاد برنامه و بودجه, تهیه بخشنامه برنامه و بودجه, و تهیه و تنظیم اهداف و سیاستهای بخشی توسط ستاد برنامه و بودجه و تائید آن توسط مدیرعامل و تهیه دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه توسط اداره بودجه و تشکیلات و ابلاغ آن به معاونتها, ادارات کل ستادی, ادارات کل بیمه ای و مدیرتهای درمانی استانی, صورت می گیرد.

3- تهیه, تنظیم و تصویب بودجه پیشنهادی ادارات کل, مدیریتهای درمان, شرکتهای وابسته به سازمان, واحدهای ستادی تدوین تبصره های بودجه بر اساس مفاد بخشنامه بودجه و دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه:

در این مرحله واحد های استانی(ادارات کل بیمه ای و مدیریتهای درمان), ستادی با توجه به بخشنامه بودجه و دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه, که در مرحله قبل تهیه شده بود, به تنظیم بودجه پیشنهادی خود می پردازند. علاوه بر آن در این مرحله, تبصره های بودجه نیز مورد بررسی و تصویب قرار می‌گیرد. در این مرحله اداره کل بودجه وتشکیلات، سیاستهای بخش مصوب ستاد برنامه و بودجه را به معاونت های سازمان ابلاغ می کند. همزمان با ابلاغ اهداف وسیاست های بخشی شوراهای تخصصی و فنی و درآمد، سرمایه گذاری، درمان و . . . با تشکیل جلسات متعدد، وصول حق بیمه، درآمدهای سرمایه گذاری و تعهدات قانونی را برای سال آتی برآورد می نمایند.

4- تلفیق بودجه ستاد, استانها و بررسی و تدوین تبصره های بودجه

در این مرحله اداره کل بودجه و تشکیلات با تلفیق برنامه های اجرائی واحدهای ستادی, شرکتهای تابعه و ادارات کل بیمه ای و مدیریتهای درمان استان ها, به تهیه بودجه سراسری اقدام می نماید, بودجه تلفیقی پس از بحث در ستاد برنامه و بودجه و جرح و تعدیل آن در این ستاد و تائید نهائی آن, برای بررسی و تائید و تصویب, به هیات مدیره فرستاده می شود.

5- بررسی و تصویب بودجه در هیات مدیره

در این مرحله هیات مدیره به بررسی برنامه و بودجه پیشنهادی سازمان, ارسالی از سوی ستاد برنامه و بودجه (تهیه شده در مرحله قبل) پرداخته در صورتیکه هیات مدیره نظر خاصی در خصوص بودجه پیشنهادی ارسالی داشته باشد آنرا برای بازبینی مجدد به اداره کل بودجه و تشکیلات برمی گرداند و اداره کل بودجه و تشکیلات پس از اعمال نظرات هیات مدیره آنرا برای تصویب مجدد به هیات مدیره ارائه می نماید. در صورت جلب رضایت هیات مدیره, بودجه پیشنهادی به تصویب هیات مدیره رسیده و آنرا برای تصویب نهائی به شورای عالی ارسال می نماید. همچنین در صورتیکه هیات مدیره در خصوص بودجه ارسالی از سوی ستاد برنامه و بودجه, اصلاحیه خاصی نداشته باشد, آنرا مستقیماً برای تصویب به شورای عالی ارسال می کند.

6- بررسی و تصویب بودجه در شورای عالی

در این مرحله شورای عالی سازمان, پس از بررسی برنامه و بودجه پیشنهادی در کمیته های تخصصی خود و اعمال نقطه نظرات خود در آن, آنرا به تصویب می رساند. شایان ذکر است, شورای عالی سازمان بالاترین مرجع تصمیم گیری در سازمان در خصوص کلیه امور می باشد.

7- ابلاغ بودجه به واحدهای ذیربط و مبادله موافقت نامه

پس از تصویب نهائی بودجه در شورای عالی, اداره کل بودجه و تشکیلات به تدوین و تسهیم نهائی بودجه بین ادارات کل و مدیریتهای درمان استانی, واحدهای ستادی و شرکتهای تابعه پرداخته و با دستور مدیرعامل آنرا ابلاغ می کند. طی سالهای اخیر ابلاغ بودجه به واحدهای استانی(ادارات کل و مدیریتهای درمان) از طریق تنظیم ومبادله موافقتنامه بین ستاد و واحدهای استانی صورت می گیرد.

در پایان نیز اداره کل بودجه و تشکیلات کتاب برنامه و بودجه سازمان را تهیه و ارائه می نماید. شایان ذکر است که از لحاظ زمانی, مراحل توضیح داده شده فوق(فرآیند تهیه و تنظیم بودجه سالانه سازمان) حدود 6 ماه به طول می انجامد, به نحویکه فعالیتهای مربوط به تهیه و تنظیم بودجه سالانه سازمان, از اواخر نیمه اول سال مالی قبل(شهریورماه) شروع و تا اواسط اسفند ماه که در آن زمان, مبادله موافقت نامه بین ستاد و واحدهای استانی صورت می گیرد, بطول می انجامد.

2-2) شناخت موجودیتهای مرتبط با نظام بودجه ریزی سازمان

در یک تقسیم بندی کلی, موجودیت های موثر در نظام بودجه ریزی فعلی سازمان تامین اجتماعی, شامل موجودیتهای داخلی و خارجی می باشند.

موجودیتهای داخلی سازمان شامل شورایعالی, هیات مدیره, معاونتهای سازمان, ادارات کل ستادی و واحدهای اجرائی می باشد. موجودیتهای خارجی نیز شامل مجلس شورای اسلامی, سازمان برنامه و بودجه, وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی, تشکل های کارگری و کارفرمایی, شورای عالی حقوق ودستمزد و وزارت رفاه و تامین اجتماعی می‌باشد, که نمودار و جدول زیر این موجودیت ها و نقش چگونگی تاثیر آنها را در فرآیند بودجه سازمان، به تصویر می کشد.

نقش و تاثیر موجودیت های داخلی بر بودجه سازمان

نام بخش یا واحد

شرح وظیفه

شورایعالی تامین اجتماعی

تصویب بودجه

هیات مدیره

تعیین خطوط کلی اهداف و سیاستها، و تائید بودجه پیشنهادی ستاد برنامه و بودجه

معاونت اقتصادی و برنامه ریزی

تهیه و تدوین سیاستهای کلی اقتصادی و اجتماعی و برنامه های بلند مدت سازمان, تهیه و تدوین بودجه شرکتهای وابسته به سازمان, تهیه آمار مربوط به مستمری بگیران(بازنشسته, ازکارافتاده, بیمه بیکاری, بازمانده), بیمه شدگان(اصلی و تبعی)

معاونت امور استان ها

تعیین عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بودجه استانها, منطقه ای کردن نرمهای کلان بودجه بر حسب خصوصیات مناطق مختلف و امور مربوط به تهاتر املاک و مستغلات

معاونت فنی و درآمد

برآورد تعداد مستمری بگیران(بازنشسته, ازکارافتاده, بازمانده, بیمه بیکاری) برآورد تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت, برآورد درآمدهای سازمان از جمله درآمد حق بیمه و...

معاونت اداری و مالی

تهیه و تنظیم بودجه واحدهای ستادی, امور مالی مربوط به بودجه, امور مربوط به پرسنل سازمان نظیر ترفیع, جابجائی, مجوز استخدامی, تعیین اعتبارات برنامه های ورزشی خرید وسائط نقلیه, دستگاه چاپ و تکثیر کل سازمان, تعیین میزان امکانات رفاهی پرسنل, تهیه و تنظیم برنامه های آموزشی ستاد و استانها, تهیه اولیه بودجه موسسات وابسته به سازمان

معاونت درمان

کمک به تهیه و تنظیم بودجه بخش درمان سازمان نظیر تعیین نرمهای درمان مستقیم و غیرمستقیم, خرید تجهیزات پزشکی

معاونت حقوقی و امور مجلس

انعکاس درخواست نمایندگان مجلس به سازمان, که دارای بار مالی می باشد(نظیر ایجاد شعب), انعکاس دعاوی حقوقی علیه سازمان که دارای بار مالی می باشد و نیز انعکاس کلیه قوانین و مقررات دارای بار مالی برای سازمان, که در مجامع قانونگذاری کشور نظیر مجلس شورای اسلامی, هیات دولت و ... به تصویب می رسد

معاونت فرهنگی و اجتماعی

برآورد بار مالی فعالیتهای فرهنگی سازمان در سه بعد کارفرمائی, بیمه شدگان و بازنشستگان

ادارات کل بیمه ای و مدیریت های درمان

تهیه بودجه پیشنهادی, دفاع از بودجه مذکور و کنترل و نظارت بر بودجه ابلاغ شده

واحد های اجرائی سازمان

در اختیار قرار دادن اطلاعات مورد نیاز برای تهیه و تنظیم بودجه

نقش و تاثیر موجودیت های بیرونی بر بودجه سازمان

نام بخش یا واحد

شرح وظیفه

سازمان مدیریت و برنامه ریزی

طراحی سیاستهای اقتصادی تاثیر گذار بر عملکرد سازمان، پرداخت بدهی های دولت به سازمان و عضویت نماینده آن در" شورای عالی تامین اجتماعی" و" ستاد نظارت بر درمان مشمولین سازمان تامین اجتماعی"

وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی

نعیین سیاستها و نرم های بخش درمان، و عضویت نماینده آن در" شورای عالی تامین اجتماعی" و" ستاد نظارت بر درمان مشمولین سازمان تامین اجتماعی"

وزارت رفاه و تامین اجتماعی

تعیین سیاستهای کلی سازمان در بخش های بیمه ای ، درمان و سرمایه گذاری و نظارت بر عملکرد سازمان

وزارت کار و امور اجتماعی

تعیین حداقل دستمزد, تعیین تعرفه های خسارتهای حین کار(ایمنی کار), بیمه بیکاریو عضویت نماینده آن در" شورای عالی تامین اجتماعی" و" ستاد نظارت بر درمان مشمولین سازمان تامین اجتماعی"

هیات دولت

انتخاب اعضای هیات مدیره و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و نیز تصویب قوانین و مقررات تاثیرگذار بر درآمدها و هزینه های سازمان

مجلس شورای اسلامی

تصویب قوانین و مقررات دارای بار مالی بر سازمان و نیز خواسته های نمایندگان از سازمان

وضعیت اقتصادی کشور

از طریق متغیرهای کلان اقتصادی و اجتماعی نظیر, اشتغال, بیکاری, تورم, ویژگیهای جمعیتی و....

3) کاستی ها و نقاط ضعف نظام فعلی بودجه ریزی سازمان تامین اجتماعی:

نظام فعلی بودجه ریزی سازمان علی رغم نقاط قوتی که دارد، دارای یکسری کاستی ها ناکارامدی هاست که برخی از آنها را می توان به روش مورد استفاده و برخی دیگر را به فرآیند انجام کار، نسبت داد.

ناکارآمدی روشی ناشی از نقاط ضعف ساختاری و ذاتی روش بودجه بندی سنتی است که متناسب با کارکردهای سازمان تامین اجتماعی نیست. همچنین نظام موجود بودجه ریزی در سازمان در فرآیند اجرا ی نظام انتخابی فعلی نیز با یکسری ناکارآمدیها مواجه است.لذا در اصلاح نظام بودجه ریزی سازمان، "فرآیند بودجه ریزی" و " روش بودجه ریزی" می بایست همزمان مورد توجه و اصلاح قرار گیرد.

با توجه به مطالب فوق, ایرادات و نقاط ضعف کلی نظام بودجه ریزی فعلی سازمان را می توان به شرح ذیل بر شمرد:

1-3) مناسب نبودن روش انتخابی بودجه ریزی:

همانگونه در قسمت های قبلی اشاره شد، بودجه و بودجه ریزی در سیر تاریخی تکوین خود، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است کارکردهای مختلفی علاوه بر کارکردهای اولیه مترتب شده برای آن، برای آن در نظز گرفته شد. همانگونه که اشاره شد در شرایط فعلی، بودجه و بودجه ریزی وظایف و کارگردها مختلفی نظیر کارکردهای برنامه ای ، مدیریتی ، راهبردی را داراست.

در نظام فعلی بودجه ریزی سازمان تامین اجتماعی ، تنها کارکردهاای سنتی بودجه( نظارت و کنترل) مد نظر می باشد و هیچگونه کارکرد برنامه ای، مدیریتی یا راهبردی از آن انتظار نمی رود و از این رو نظام بودجه ریزی نیز بر این اساس انتخاب شده است. سازمان تامین اجتماعی از بین روشهای موجود بودجه ریزی, روش متداول یا سنتی را برگزیده و تا امروز فارغ از هر تغیری آن را به کار گرفته است. بودجه متداول, بودجه ای است که در آن اعتبارات به تفکیک فصول و مواد هزینه مشخص می شوند و در عین حال هیچگونه عملیاتی که اجرای آن مورد نظر است در آن منعکس نمی گردد. این نوع بودجه که یک بودجه افزایشی و مبتنی بر عملکرد روندی است و بر صرفه جویی و کنترل در صرف اعتبارات تاکید دارد. انتخاب این روش بودجه ریزی باعث شده که اعمال هر گونه برنامه ریزی، اعمال مدیریت و گونه فرآیند توسعه ای از طریق این روش بودجه ریزی امکان پذیر نباشد. این در حالی است که در شرایط فعلی، روش های بودجه ریزی نوینی طراحی شده است که از طریق اعمال آنها، انجام اموری نظیر برنامه ریزی، سیاستگذاری، اعمال مدیریت و ... به راحتی امکان پذیر است.

2-3) فقدان سیاستها و اهداف مشخص در بودجه :

در روش های نوین بودجه ریزی، در ابتدا اهداف و راهبردهای کلان سازمانی مد نظر قرار می گیرد و در ادامه بر اساس اهدف و راهبردهای تعیین شده، برنامه های میان مدت و سالانه تدوین می گردد و بودجه سالانه و ارقام درآمدها و هزینه های سالانه بر اساس برنامه های مذکور شکل می گیرد. در این نوع روش بودجه ریزی،مشخص می گردد که هر هزینه ای برای تحقق جه هدف یا برنامه ای صورت می گیرد و در این حالت هنگام بررسی بودجه( تصویب بودجه) می توان برآوردهای انجام شده را از لحاظ بیشینه یا کمینه نمودن مورد سنجش قرار داد. ضمن اینکه در زمان اجرای بودجه، نظارت و کنترل بر روند انجام هزینه ها، نیز سهل تر و آسان تر خواهد بود.

متاسفانه در روش فعلی بودجه ریزی سازمان، هیچگونه هدف و راهبرد مشخصی برای بودجه تعریف نمی گیرد و بودجه فارغ از هرگونه هدف مشخص تهیه و اجرا می شود. بعبارتی مشخص نیست که هزینه های سازمان برای تحقق کدام هدف صورت می گیرد و منظور از انجام این هزینه ها در سازمان چیست؟به عبارتی روشن تر هیچگونه ارتباطی بین اهداف، و سیاستها، برنامه ها، و بودجه وجود ندارد. نظام تصمیم گیری به معنای واقعی وجود ندارد.سیاستهااعمدتا به تناسب مسائل جاری سازمان مطرح می شوند و بودجه فارغ از ملاحظات برنامه ای و سیاستگذاری تهیه می شود .

نبود هدفی مشخص و معین در سیستم فعلی بودجه ریزی, امکان تنظیم ارقام هزینه بر اساس پیشرفت و مقیاس کار را فراهم ننموده و لذا کارائی(مالی- عملیاتی) در نظام فعلی بودجه ریزی مورد توجه قرار نمی گیرد..

تهیه و تدوین وتنظیم بودجه بر اساس نظام فعلی امکانات لازم برای نظارت صرفاً‌مالی را فراهم می کند. عوامل و نهاده های نظارت بر بودجه تحقق هزینه ها در قالب سقف ها و چارچوبهای تعیین شده(نظارت مالی) تاکید دارند و نظارت و حسابرسی عملیاتی بر فعالیتها صورت نمی گیرد. لذا امکان سنجش همبستگی بین متغیرهای فعالیت و جذب هزینه‌ها وجود ندارد و کارائی عوامل تولید در سازمان به طور شفاف مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد. بعبارتی نوع نظارت منحصراً نظارت مالی یعنی ثبت مواد هزینه دستگاهها می‌باشد و هدفی که در این سیستم تعقیب می شود صرفاً کنترل مالی فعالیتها است. بطور کلی نقص اساسی بودجه سازمان عدم توجه به هدفهای میان مدت و بلند مدت سازمان, فقدان توان کافی در تحقق یا عدم تحقق اهداف سازمانی, عدم وجود چارچوب نظری بودجه برنامه ای در نظام فعلی بودجه - بعبارتی هیچگونه بستر(برنامه) میان مدت و بلند مدتی وجود ندارد که سند بودجه به عنوان برنامه های یکساله در جستجوی قسمتی از اهداف برنامه های مذکور باشد_ و فقدان سیستم نظارت بر عملیات می‌باشد. (به عبارتی در این روش مشخص نمی شود که هر هزینه برای نیل به کدام هدف یا در راستای کدام سیاست و برنامه انجام می شود, پس فاقد قابلیت تخصیص کارای منابع است).

3-3)عدم وجود ارتباط منطقی بین بودجه بخش های مختلف:

فعالیت های سازمان تامین اجتماعی در سه بخش بیمه ای، درمان و سرمایه گذاری صورت می گیرد. مطابق با قانون تامین اجتماعی مصوب 1354، نرخ حق بیمه به میزان 30 درصد حقوق یا دستمزد ( 7 درصد سهم بیمه شده، 20 درصد سهم کارفرما و 3 درصد سهم دولت)تعیین شده است. از مجموع حق بیمه های دریافت شده، 9 درصدبرای خدمات درمانی،3 درصد برای کمک های کوتاه مدت، و 18 درصد بقیه جهت انجام تعهدات بلند مدت قابل تخصیص است. همچنین مقرر شده که مازاد منابع و مصارف به امورسرمایه گذاری ها اختصاص گردد، تا در مواقعی که سازمان از لحاظ مالی دچار بحران مالی گردید، کسری صندوق از محل آن تامین گردد.

اما در تخصیص منابع و تعیین میزان منابع و مصارف بخش های مختلف، هیچیک از معیارهای فوق مد نظر قرار نمی گیرد. به این معنا که:

در تخصیص منابع به تعهدات بلند مدت سازمان ، هیچگاه 18 درصد درآمد حق بیمه، معیار تخصیص مصارف در این بخش نبوده است.

در تخصیص منابع به تعهدات کوتاه مدت سازمان ، هیچگاه 3 درصد درآمد حق بیمه ، معیار تخصیص مصارف در این بخش نبوده است.

در تخصیص منابع به بخش درمان ، هیچگاه 9 درصد درآمد حق بیمه، معیار تخصیص مصارف این بخش نبوده است.

در تخصیص منابع به بخش سرمایه گذاری، هیچگاه مازاد منابع به مصارف ، معیار تخصیص مصارف این بخش نبوده است.

در تعیین میزان درآمدهای بخش سرمایه گذاری، هیچگاه کسری صندوق، معیار تعیین درآمد مورد انتظار از بخش سرمایه گذاری نبوده است.

عدم در نظر گرفتن معیارهای فوق در تخصیص منابع بخش های مختلف، باعث شده منابع و مصارف بخش های مختلف به صورت جداگانه و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر بخش ها صورت گیرد که این امر نوعی نابسامانی را در امر بودجه ریزی سازمان بوجود آورده است. در صورت مد نظر قرار دادن معیارهای فوق، نوعی شاخص برای تخصیص منایع به بخش های مختلف بوجود می امد که نظارت و کنترل بر عملکرد مالی این بخش ها را نیز سهل تر می کرد.

4-3) ضعف ارتباطی با بودجه دولت:

مطابق با قانون تامین اجتماعی، 3 درصد از 30 درصد حق بیمه مشخص شده برای بیمه اشخاص، می بایست از سوی دولت پرداخت شود. علاوه بر ان مجلس شورای اسلامی یا دولت در طرح ها و لوایح مختلفی، قسمتی از سهم حق بیمه کارفرمایان را بخشوده و در عوض خود مسئول پرداخت ان به سازمان تامین اجتماعی شده است. همچنین دولت مسئول پرداخت کسری صندو ق بیمه بیکاری و نیز قوانین دارای بار مالی ، به سازمان تامین اجتماعی است. که هر ساله می بایست این مبالغ در بودجه سالانه دولت لحاظ و در طی سال مالی به سازمان تامین اجتماعی پرداخت گردد. اما عدم اعلام به موقع میزان این بدهیها از سوی سازمان جهت درج در بودجه دولت، عدم تمایل دولت به پرداخت بدهی های خود به سازمان و عدم لحاظ آن در بودجه دولت، باعث شده که بخشی از منابع درامدی سازمان تخقق نیفتد بنحویکه در شرایط فعلی بدهی دولت به سازمان حدود 6 هزار ملیارد تومان باشد که در صورت پرداخت این مبلغ به سازمان بخشی از مشکلات مالی سازمان در انجام تعهدات خود یا انجام سرمایه گذاری های، مرتفع گردد.

از سوی دیگر، سازمان تامین اجتماعی به نیابت از دولت برخی از خدمات تامین اجتماعی در کشور را( نظیر پرداخت مستمری، ارائه خدمات درمانی) با اتکاء به منابع داخلی خود و بدون اخذ کمکی از دولت، متقبل شده است. این در حالی است که هر ساله سهم قابل توجهی از بودجه دولت، به امور تامین اجتماعی تعلق می گیرد( نظیر هزینه های بهداشتی و درمانی) حال اینکه سازمان تامین اجتماعی که ارئه دهنده این خدمت به بخشی از جامعه است، سهمی از این بودجه رادریافت نمی کند. این در حالی است که یه نظر می رسد پرداخت سهمی از بودجه امور تامین اجتماعی کشور به سازمان تامین اجتماعی، منصفانه و منطقی باشد و این کار کمکی به سازمان برای حل مشکلات مالی خود( که چند سالی است گریبانگیر سازمان تامین اجتماعی شده است) و ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود( که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند) خواهد کرد.

به نظر می رسد با توجه به رسیدن سازمان به نقطه سربه سری منابع و مصارف، لازم است که مسائل مربوط به تامین اجتماعی در بودجه سالانه دولت مورد توجه بیشتر قرار گیرد بنحویکه سهم سازمان در بودجه سالانه دولت پررنگ تر شود و بخشی از مشکلات مالی سازمان از این طریق مرتفع گردد.

5-3)همزمان نبودن فصل بودجه سازمان با بودجه دولت:

فصل بودجه سازمان از اوایل تابستان شروع و تا اوایل دی ماه ادامه پیدا می کند( مطابق قانون، بودجه سالانه سازمان می بایست تا اوایل دی ماه هرسال تقدیم شورای عالی گردد) حال آنکه فصل بودجه دولت از نیمه دوم سال شروع و تا اواخر سال نیز ادامه پیدا می کند. بعبارتی فصل بودجه سازمان زودتر از فصل بودجه دولت آغاز و قبل از فصل بودجه دولت، پایان می یابد. از سوی دیگر عملکرد سازمان بشدت از محیط بیرونی خود تاثیر پذیر است و محیط اقتصادی و اجتماعی کشور به شدت بر عملکرد سازمان تاثیر گذار است.

اما بسیاری از متغیرهای اثر گذار بر بودجه سازمان نظیر سیاستها و خط مشی های اقتصادی، بودجه های عمرانی ( که بشدت بر عملکرد سازمان تاثیر گذار است)، میزان برخی از متغیرهای اقتصادی نظیر ضریب حقوق و دستمزد در بودجه سالانه سازمان، مشخص می گردد . بعبارتی بودجه سازمان بدون اطلاع دقیق از این سیاستها و نرمها، تهیه و تدوین گردیده است که مسلماً تدوین بودجه بدون اطلاع دقیق از عوامل اثر گذار بر آن، بودجه ای منطبق بر واقعیت نخواهد بود و در عمل با انحرافات زیادی مواجه خواهد بود.

علاوه بر آن، میزان برخی از شاخص های مهم اثر گذار بر منابع و مصارف سازمان نظیر میزان افزایش واقعی دستمزدها، میزان حداقل دستمزد، میزان افزایش مستمری ها، تعرفه های درمانی و ... بعد از فصل بودجه سازمان و بعبارتی در آغاز سال مالی بودجه، مشخص خواهد شد و به این دلیل که در زمان تهیه و تدوین بودجه سازمان،میزان واقعی این متغیرها مشخص نیست، لذا بودجه عملکردی از بودجه پیشنهادی انحراف زیادی خواهد داشت.

6-3) عدم در نظر نگرفتن کلیه عوامل تاثیر گذار بر بودجه :

همانگونه که عنوان شد سازمان تامین اجتماعی هم می تواند از وضعیت اقتصادی کشور تاثیرپذیر باشد و هم می تواند بر وضعیت اقتصادی کشور تاثیرگذار باشد. متغیرهای کلان اقتصادی و اجتماعی نظیر, اشتغال, بیکاری, تورم, ویژگیهای جمعیتی و.... از جمله مهمترین متغیرهای کلان کشوری می باشد که بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (از بعد منابع و مصارف) تاثیرگذار می باشد. از سوی دیگر سازمان تامین اجتماعی از طریق سرمایه‌گذاریهای خود در بخشهای مختلف اقتصادی کشور, ایجاد اطمینان خاطر در نیروی کار که خود از جمله عوامل موثر بر بهره وری نیروی کار می باشد, تحت پوشش قراردادن شاغلین بیکار شده و ... می تواند بر عملکرد متغیرهای کلان کشوری تاثیرگذار باشد.

اما در تدوین بودجه، همه متغیرهای اثر گذار بر بودجه سازمان لحاظ نمی گردد. برخی از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی نظیر ویژگی های جمعیتی، اشتغال، بیکاری، ویژگی های منطقه ای، سرمایه گذاری های بخش خصوصی و عمومی،و ... بشدت بر عملکرد سازمان در بخش منابع و مصارف تاثیر گذار است ولی در زمان تهیه و تنظیم بودجه به این عوامل توجه نمی شود. بعبارتی شاخص های مورد استفاده در تهیه و تدوین بودجه کفایت لازم را ندارند و تاثیر متغیرهای کلان کشوری بر عملکرد سازمان و بودجه سازمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بودجه سازمان بدون در نظر گرفتن این عوامل تنظیم می گردد.این امر باعث می شود که بودجه سازمان، بودجه ای منطبق بر واقعیت نباشد و در عمل بودجه با انحراف زیادی مواجه باشد.

7-3) عدم توجه به نقش حساس بودجه در سازمان:

همانگونه که عنوان شد بودجه در سازمان ها می تواند کارکردهای مختلفی نظیر کارکرد مدیریتی، برنامه ریزی و راهبردی داشته باشد. اما در امر بودجه ریزی سازمان به هیچ یک از این کارکردها، توجه نمی شود و از بودجه در امور برنامه ریزی، مدیریت و ... استفاده نمی گردد. همانگونه که عنوان شد سیاستگذاری، برنامه ریزی و بودجه ریزی سه مقوله ای می باشد که می بایست در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر باشند و بودجه سالانه بر اساس این سه محور صورت گیرد. به عبارتی می بایست راهبردهای کلان تدوین گردد و درادامه معاونت های مختلف می بایست برنامه های خود را بر تحقق اهداف فوق تدوین کنند و در پایان بودجه بر اساس برنامه های تدوین شده معاونت ها، تهیه و تدوین گردد. در برنامه زمان بندی تهیه و تنظیم بودجه((CPM، روند فوق تا حدودی رعایت شده است . بر اساس این برنامه زمانبندی( که شرح ان در قسمت های قبلی آمد) ، در مراحل اولیه تهیه و تنظیم بودجه، راهبرد ها و خط مش های کلان و بخشی سازمان مشخص می گردید و درادامه بودجه سالانه سازمان تهیه می گردید، هر چند که در هیچ یک ازاین سالها، ارتباط منطقی و معنی داری بین بودجه و راهبردها و خط مشی های سالانه مشاهده نمی شد. اما طی دو سال اخیر همین ظواهر هم رعایت نمی گردد و بدون اینکه راهبردها و خط مشی های سالانه مشخص گردد، بودجه سازمان تهیه شده است.بعبارتی حتی در ظاهر نیز، چیزی بعنوان برنامه سالانه سازمان، تهیه نگردید. هر ساله قبل از آغاز فرآیند تهیه و تنظیم بودجه سالانه سازمان، ستادی به نام ستاد برنامه و بودجه تشکیل می شد و در جلسات این ستاد، راهبرد ها و خط مشی های سالانه سازمان و معاونت های مختلف مشخص می گردید. متاسفانه در دو سال اخیر هیچگاه جلسات ستادی برای تدوین راهبردها و خط مشی های سالانه سازمان تشکیل نگردید. این امر به معنای این می باشد که برای سازمانی با این حجم و گستردگی فعالیت، هیچگونه برنامه و هدف مشخصی مد نظرنبوده است و یا بعبارتی برای سازمانی با این حجم فعالیتی، مدیران ارشد آن هیچگونه احساس نیازی به وجود هدف و برنامه برای سازمان، نشده است. حال اینکه بودجه،زمانی بودجه ای کامل و جامع می باشد که در راستای هدفی مشخص و تحقق ان هدف پیش رود، در غیر اینصورت بودجه معنا و مفهوم خاصی نخواهد داشت.

در این راستا اعتقاد بر این است که دلایل ناکارائی نظام های بودجه ای، بیش از اینکه به شیوه های فنی بودجه نویسی و یا مدیریت اجرائی برنامه های یکساله بستگی داشته باشد، ناشی از عدم تصمیم گیری صحیح و وجود اختلاف نظر ها در سطح بالای تصمیم گیری برای تخصیص منابع مالی است. به همین دلیل عنوان می شود که اصلاح نظام بودجه نویسی کشورها و سازمان ها بیش از آنکه به شیوه های فنی و توانمندی کارشناسان بستگی داشته باشد، به نیات، خواسته ها و هدف گذاری های مدیران ارشد بستگی دارد.

به همین دلیل برای اصلاح نظام بودجه نویسی کشور لازم است در بالاترین سطح تصمیم گیری سازمان ها ، اشتراک نظری در خصوص کارآمد کردن نظام بودجه ای به وجودآیدکه البته به معنی شفاف کردن فرایند هزینه ها، رعایت اکید انظباط مالی، تاکید بر رعایت اولویت های راهبردی در تخصیص منابع و بهبود شیوه های مدیریت اجرائی منابع مالی بخش عمومی است.بدون اصلاحات فوق ، تاکید صرف بر تغییر شیوه های نگارشی و گزارش دهی سند بودجه و مکانیسم تنظیم فرایند بودجه، به حل مسائل بنیادی بودجه ریزی نخواهد بود.

نتیجه گیری

در ظاهر مراحل فرآیند بودجه در دولت ، موسسات غیردولتی وخصوصی به یک نحوه است ولی در داخل این مراحل تفاوت های وجود دارد .بخشنامه بودجه از طرف سازمان وبرنامه ریزی کشور تهیه می شود و پس از تایید وتدوین شورای اقتصاد و بررسی وتصویب در دولت به بخشنامه بودجه منتهی می شود و از طریق رئیس جمهور به دستگاه اجرای ابلاغ می شود. ولی در این سازمان هر ساله ستادی به نام ستاد برنامه و بودجه در سازمان تشکیل می شود, این ستاد علاوه بر آنکه اهداف, سیاستها و برنامه های اجرائی سازمان را بر حسب بخشهای مختلف بررسی,‌تصحیح و تلفـیق می نماید, بودجه پیشنهادی و احدهای اجرائی را نیز مورد رسیدگی قرار می دهد. بودجه پس از تائید توسط هیات مدیره برای تصویب نهائی به شورای عالی سازمان فرستاده می شود.

نظام فعلی بودجه ریزی سازمان علی رغم نقاط قوتی که دارد، دارای یکسری کاستی ها ناکارامدی هاست که برخی از آنها را می توان به روش مورد استفاده و برخی دیگر را به فرآیند انجام کار، نسبت داد. و به خاطر این که بودجه سازمان با بودجه دولت همزمان نیست مشکلاتی مثل : عدم در نظر نگرفتن کلیه عوامل تاثیرگذار و عدم وجود ارتباط با بودجه دولت و . . . به وجود می آید

کلمات کلیدی: نظام بودجه ، فرآیند بودجه ، بخشنامه بودجه، بودجه

منابع و ماخذ:

1) پیرنیا, حسن, ”مالیه عمومی مالیاتها و بودجه“, انتشارات ابن سینا, 1348, ص 235

2) میرزائی اهرنجانی, حسن. ”اصول تنظیم و کنترل بودجه“ ,انتشارات دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران (پلی کپی), ص 2

3)آیت اللهی, علیرضا, ”اصول برنامه ریزی“, انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی, 1374, ص 111.

4)معاونت امور اقتصادی و برنامه‌ریزی، مبانی تئوری بودجه‌بندی در سازمان تأمین اجتماعی، اسفند 81.

5)معاونت امور اقتصادی و برنامه‌ریزی، ”نظام تهیه و تنظیم بودجه سازمان تأمین اجتماعی“، آذر 1378.

6)معاونت امور اقتصادی و برنامه‌ریزی، ”نظام جامع تهیه و تنظیم بودجه سازمان تأمین اجتماعی“، مرداد 1378.